ریحانه جونریحانه جون، تا این لحظه: 17 سال و 10 ماه و 4 روز سن داره

ریحانه و حنانه قلب مامان بابا

سفر شیراز

سلام  عزیزم از سفر ٣روزه  شیراز بگویم سفر نسبتا خوبی بود وبه همراه خاله ها وشوهران و بچه هاشون رفتیم  ما از بندر و یک خاله از تهران و یه خاله از اصفهان.                                                            ...
18 شهريور 1391

عکسهای سفر

ریحانه با دختر عمو (مریم خانم) در اتاق مجردی بابایی ریحانه گلی با فاطمه دختر عمو پسر عموها به ترتیب سن >>>٧ساله/ ٦ساله.٦ساله./٣ساله تولد مجتبی جون پسر دایی در کلاهدوز مجتبی دختر میشود..  اینم مهدیار جیگر سه تفنگدار ییلاق خاله گوهر که ریحان تشریف نداشت. کدو خیاری در ییلاق دایی ببخشید از بیکیفیتی عکسههههههههههههههههههههههههههههههااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا   ...
5 شهريور 1391

سفر تابستانی

سلام دختر شیطونم .دیروز بعد از ١١ روز مسافرت به خونه رسیدیم حسابی خسته و کلافه. ریحانه جون سرما خورده و خیلی اذیت میکنه تو سفرم همش اتیش میسوزوند. معمولا وقتی به سفر میریم بعد برگشت تا ٢>٣روزی خسته ایم تا عادت کنیم چند روزی طول میکشه!!! در کل سفر خوبی بود................ حالا از سفر بگم>.......روز ٢٧مرداد به سمت اصفهان حرکت کردیم شب منزل خاله ریحانه مامان ٣ تفنگدار موندیم و بچه ها کمی بازی کردندو  ریحانه نسبتا خستگیش در رفت .فرداش که باید حرکت میکردیم ریحانه دلش میخواست بمونه ولی راه رفتنی را باید رفت.خلاصه ساعت ٤ عصر به خونه مامان رسیدیم و بچه ها منتظر بودند دختر خاله و دختردایی پسر خاله ها خلاصه چون مسافر بودی...
5 شهريور 1391

نظر ریحانه گلی

امروز عصر باهمسری و ریحانه جونی رفتیم بازار یه دوری بزنیم تا حال و احوالمون کمی تغییر کنه چون خیلی دلم گرفته بود بخاطر زلزله تبریز و شهرا اطراف .بی اختیار اشک میریختم اصلا خیلی روحیه ام خراب شده بی حوصله شدم میبینم هر چه تلاش میکنی واسه زندگیت ولی یهو همه چیز رو سرت اوار میشه.............. اینجا هم زلزله خفیفی امد شب ١٩ رمضان و صبح ٢١رمضان.خدایا از بلاها دور نگه دارمون امین... خلاصه بابا ریحانه رفتند عابر بانک و منو ریحانه خانم تو ماشین بودیم که ریحانه پرسید مامان چرا ناراحتی.........گفتم به خاطر مردمان و بچه های بیگناه که همه چیزشون یه لحظه تموم شد... ریحانه جون گفت مامان جون خدا خواسته دیگه ما چه کنیم مگه کاری از دستت ساخته است ...
25 مرداد 1391

!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

سلام خدمت همه عزیزان و دوستان مهربان. ممنون از لطف شما که به یاد ما هستید و با نظرات قشنگتون مارا خوشحال میکنید. چند وقته اینترنت مشکل دار شده و من نمیتونستم به به وبلاگ دوستان برم و نظر بذارم حالا هم که اینترنت درست شده نظراتم ثبت نمیشه نمیدونم مشکل از کجاست امیدوارم زودتر رفع مشکل بشه تا در خدمت دوستان باشیم. 77777777777777777777777777778888888888888888888888888888888888888888888888 ++++++++++++++++++++++++++++####################++++++++++++++ صدای خنده خدا را میشنوی ءءء به انچه محال می پنداریم می خندد. در روزهای سخت یک رفیق وفادار تجسم حقیقی خداوتد است (ناپلون بناپارت) راز خوشبختی در این است که بدانید دیگران دلیل خوشبختی شم...
23 مرداد 1391

سوال ؟چرا؟دلیل؟

سوالات متعدد ریحانه جون از مامان متعجب::::::::::::: 1 _چرا خدا قانون سختی واسه روزه گذاشته تو میگی خدا خیلی مهربونه: جواب:عزیزم خدا مهربونه این قانون را گذاشته که ما بیشتر قدر بدونیم به فکر فقرا باشیم. فقرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟کسی که نون نداره پول نداره؟من 2_ چرا ادمایی که تو جنگ کشته میشن میمیرند خدا کجا میبره اونا را؟ ج: خدا ادمایی که دوست داره زودتر میبره پیش خودش بهشت. 3_خدا تو قلب منه چرا نمیبینم؟ ج: ///؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 4- چرا مامانایی که بچه ها را سر راه میذارن خدا دعواشون نمیکنه؟؟مگه بچه ها گناه ندارند؟ ج:سریال شبکه 3هم واسه ما سوال تراشید!چرا گلم دعواشون میکنه. 5...
16 مرداد 1391

؟؟؟؟

 پ نه پ         ***                    پ نه پ               **           پنه پ           **        پ نه پ    ***٨*******٨****************٨**********٧***********٧*************٧ =مامانم سفره پهن کرده بود بهش گفتم می خوای شام بیاری ؟گفت:پ نه پ میخوام گلای سفره را اب بدم!     ...
11 مرداد 1391

عاشق واقعی

امیری به شاهزاذه گفت،:من عاشق تو هستم. شاهزاده کفت:زیباتر از من خواهرم است که پشت سرتو وایستاده.امیر برگشت و دید هیچکس نیست ،شاهزاده گفت:عاشق نیستی.......عاشق به غیرنظر نمیکند.                                                                               &nbs...
10 مرداد 1391

اتل متل یه قصه

  اتل متل يه گلدون پر از گلاي شمدون اتل متل يه عاشق يه عاشق پريشون اتل متل رو ناودون شرشر ريز بارون اتل متل دل من با تو هميشه خندون اتل متل نشستن دو قلب روي ايون اتل متل زندگي مثل يه چرخ گردون اتل متل نگاهت به وسعت اسمون اتل متل شيريني عشقمون باشه کنار قندون اتل متل من و تو ....ميشيم ليلي و مجنون .... بابا ریحون   ...
9 مرداد 1391