ریحانه جونریحانه جون، تا این لحظه: 17 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

ریحانه و حنانه قلب مامان بابا

درددل با خدا

1391/10/20 14:20
نویسنده : مامان فاطمه
709 بازدید
اشتراک گذاری

خداجون داشتم نامه یه بچه رو می خوندم که برات نوشته بود:(من نمیتونم غیر از اعضای خونواده خودم کسی را دوست داشته باشم...........تو چطور میتونی این همه ادم را دوست داشته باشی ؟؟)

خدا جون بعضی وقت ها بچه هایه حرفایی می زنن که هزار دانشمند هم نمیتونه هضمش کنه.ممنون از اینکه من وما را دوست داری.هر کجا که گیر می کنم یه نگاه به پشت سرم می ندازم .خدا جون همیشه تو را میبینماونم با چشمای بسته!فکر کنم از دعای مادرمه..............چون همیشه میگه:(خدا پشت و پناهت باشه امیدت به بنده خدا نبند امیدت به خدا باشه.)خدا جون امیدم به خودته.........

الهی امید هیچ کس را ناامید نکن امییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییین

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

فاطمه
20 دی 91 15:33
دوست عزیزم خصوصی داری.
آقا حمید رضا
20 دی 91 20:13
چه گل قشنگی
مامان میعاد
20 دی 91 20:13
آمین چه جمله ی قشنگ و پر مفهومی بود
علامه کوچولو
20 دی 91 21:34
الاهی امین
مامان تارا
21 دی 91 23:05
خیلی زیباست/ بچه ها یه وقتایی یه حرفایی میزنن که آدم دهنش وا میمونه
مامان تارا
21 دی 91 23:05
خصوصی گلی
مامان یه فسقِلی
22 دی 91 0:14
عالی بود عزیزم... آره واقعا... گل گفتی عـــزیز دلم ... الهـــی! امید هیچکس را نا امید نکن.
الهام
22 دی 91 0:48
خیلی زیبا بود هیچی دیگه نمیتونم بگم
مامان آمیتیس
22 دی 91 12:51
آمین
مامان نیایش
22 دی 91 15:44
الهی آمین عالی بود
مامان تارا
23 دی 91 17:50
سلام فاطمه جون اون نظر خصوصی رو پاک کن لطفاً
آرزو مامان نیکی
24 دی 91 6:30
الهی آمین خدایا دستانت که مال من باشد هیچکس مرا دست کم نمیگیرد
مادر کوثر
24 دی 91 19:23
عزیزم خیلی خوشمل نوشتی آفرین استفاده کردیم