ریحانه ستاره زمینی
سلام دخی منگول شب خوش.الان که دارم مینویسم شما با دوستت تو اتاقت مشغول بازی هستی .بابهراد پسر همسایه بالایی که بجای بهراد بهش میگی بهدادشام اش رشته خوردیم گل بهشتی من.موقع خوردن جون داغبود از دهنت ریختی رو پام واقعا داغ بود کلی خندیدیم..........بابا جون با بابای بهراد رفته بودند بیرون قرار بود تا دیر وقت نیایند ولیهمین که تصمیم گرفتیم بریم منزل بهراد بابا اسی تماس گرفت که برنامه عوض شده دارن برمیگردند.تو خوشحال نشدی فکر میکردی دیگه نمیتونی بازی کنی.خهلاسه عزیزم حالا که داری بازی میکنی خیلی شادی انشالا همیشه لبت خندون باشه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی