ریحانه جونریحانه جون، تا این لحظه: 17 سال و 11 ماه و 5 روز سن داره

ریحانه و حنانه قلب مامان بابا

ریحانه با ریحانه

1391/3/7 19:36
نویسنده : مامان فاطمه
292 بازدید
اشتراک گذاری

از 3سالگیت بگم گل قشنگم.چون خیلی شیطون بود و همه اسبا ب  بازی تا ور میداشت و تو هم اصلا دوست نداشتی..................؟متفکرخلاصه عزیزم اون روزم اینطوری گذشت............سوالالان شما دو دوست خوبی شدیدو دوست ریحانه همش دلتنگت میشه و مامانش مجبور شده ببرتش جلوی خونمون تا خودش ببینه که ما نیستیم/.منتظرمنتظر          عزیزم فدای مظلومیتت.          روزهای خوش بچگی قدرشا بدونید که برنمیگرده.  

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان مجتبی ومحمدرضاومهدیار
7 خرداد 91 21:14
چه دخملی به به تاج سری به به


خاله بهتر نیست بگی مامان 3برادر
مامان آرینا موفرفری
8 خرداد 91 1:20
عزیز خاله تا حالا کجا بودی من ندیدمت.ماشااله هزار ماشااله چقدر نازی عروسکم.
مامانی ادرس وبتونو نداشتم مرسی که برام ادرس گذاشتی از اشنائی با شما خیلی خوشحالم.


چشماتون قشنگه خاله جون.انشالا دوستان خوبی بشیم.
مامان پریسا
8 خرداد 91 2:11
سلام عزیزم . ممنون که به خونه دخترم اومدید. ولی ادرس نذاشته بودید. امشب اتفاقی ادرستونو پیدا کردم.
ماشالله چه دختر خانم نازی دارید.
اجازه میدید تبادل لینک داشته باشیم.


نظر لطف شماست . با کمال افتخار خاله جون.
بابای دوقلوها
8 خرداد 91 10:44
آخیی دووس جووونیا از هم دوور شدید، عیبی نداره، از قدیم گفتن دووری و دووستی


سلام عموی مهربان. بعضی مواقع دور بودن خیلی بهتر است.
ilijoon
30 خرداد 91 15:37
يه عالمه بوس براي دخمل قشنگمون


تشکر ایلیا جون.