ریحانه جونریحانه جون، تا این لحظه: 17 سال و 11 ماه و 1 روز سن داره

ریحانه و حنانه قلب مامان بابا

عکسها

1391/4/6 14:36
نویسنده : مامان فاطمه
342 بازدید
اشتراک گذاری

چشمکچشمکببخشید زیاد کیفیت ندارند......خجالتحمید رضا قهرماننیشخنداشپز های ماهرچشمکنیشخندکنار دریا..........فدای تو سریع ژست میگیری.ماچماچماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

مامان سارینا
7 تیر 91 11:08
سلام . خانوم خوشگل ما چطوره ؟ زنده باشی عزیزم . عکسات خوشگل شدن


ممنون عزیزم
مامان آرینا موفرفری
8 تیر 91 1:43
---$$$$$$$$__$$__$$$$$$$$$ _$$$$$$$$$$$$__$$$$$$(¯`v´¯)$ $$$$$$$$$$$$$$$$$$$$(¯`(●)´¯)$ $$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$(_.^._)$$ $$$$$$$$$$$$$$$$$(¯`v´¯)$$$$$ _$$$$$$$$$$$$$$$(¯`(●)´¯)$$$ ___$$$$$$$$$$$$$$(_.^._)$$ ______$$$$$$(¯`v´¯)$$$$$ ________$$$(¯`(●)´¯)$$ ___________$(_.^._)$ ____________$$$$$$
ilijoon
10 تیر 91 8:07
بابا ژست هات منو كشته
ilijoon
10 تیر 91 8:09
عزيزم آدرس وب ايليا جون عوض شده اگر ممكنه تو لينك دوستاتون هم آدرسشو تغيير بديد ممنون از همراهيتون
ilijoony.niniweblog.comحتما عزیزم.
ilijoon
10 تیر 91 8:09
آخه پسرو چه به آشپزي
مجید محمد پور
10 تیر 91 15:49
سلام !

امیدوارم مسافرت هم بهتون خوش بگذره.

به سراغ من اگر می آیی، تند و آهسته چه فرقی دارد؟

"تو "به هر جور دلت خواست بیا!!!

مثل سهراب دگر ، جنس تنهایی من چینی نیست که ترک بردارد، ارامش یعنی نگاه به گذشته و شکر خدانگاه به اینده و اعتماد به خدا نگاه به اطراف و جستجوی خدا نگاه به درون و دیدن خدا...لحظه هایت ارام.

مثا آهن شده است!!!

"تو "فقط زود بیا....


مامان فافا
11 تیر 91 11:15
همیشه به سفر عزیزم
عکسا خیلی خوب بودن.دست درد نکنه مامانی


تشکر عزیزم.دخمل گلم راببوسید.
مجید محمد پور
11 تیر 91 15:15
سلام دوست عزیز !

خود را شبی در آینه دیدم دلم گرفت

از فکر اینکه قد نکشیدم دلم گرفت



از فکر اینکه بال و پری داشتم ولی

بالاتر از خودم نپریدم دلم گرفت



از اینکه با تمام پس انداز عمر خود

حتی ستاره ای نخریدم دلم گرفت



کم کم به سطح آینه برف می نشست

دستی بر آن سپید کشیدم دلم گرفت



دنبال کودکی که در آن سوی برف بود

رفتم ولی به او نرسیدم دلم گرفت



نقاشی ام تمام شد و زنگ خانه خورد

من هیچ خانه ای نکشیدم دلم گرفت



شاعر کنار جو گذر عمر دید و من

خود را شبی در آینه دیدم دلم گرفت



از :سید مهدی نقبایی


کاش میشد بچگی را زنده کرد.....کودکی شد کودکانه گریه کرد...کاش میشد شعر قهر قهر تا قیامت راسرود...ان قیامت که دمی بیشتر نبود... فاصله با کودکی هامان چه کرد...کاش میشد بچگانه خنده کرد.
مامان خورشيد
13 تیر 91 8:17
خيلي هم عكس هاي خوبي بود و از ديدن اين دو تا دسته گل كيف كردم.
مامان ترنم
13 تیر 91 16:06
سلام .

وای چه دختر عروسکی دارید ماشاالله .خدا حفظش کنه من که ضعف کردم . مرسی از تبریکتون بابت تولد ترنمی من .باز هم پیش ما بیایید .بــــــوس


تشکر خاله جون نظر لطف شماست.
تک ستاره
8 مرداد 91 14:11
اخی نازی خیلی ملوسه